سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مثلث یک ضلعی


ترم آخرم بود،با کلی زحمت و خستگی کشیدن هر جور که بود امتحانام و دادم .
حالا می­مونه پایان نامه .
وای خدا ! حوصله پایان نامه رو دیگه نداشتم .
تصمیم گرفتم یه مسافرت تفریحی برم نکنه لااقل یه کم اعصابم بیاد سر جاش . رفتم شهر خودمون، جای خوش آب و هوایی بود . ولی باز فکر پایان نامه عذابم می داد؛با خودم گفتم حالا که اومدم تفریح یه سر به کتابخونه های شهرمونم بزنم بد نیست . سراغ یکی از اونا رفتم، عجب کتابخونه ای بود ولی ! بیشتر به درد سیزده به بدر می خورد تا درس خوندن. رفتم داخل ، دور تا دور سالن و قفسه های چوبی قهوه­ای رنگ چیده بودند .
عجب نظمی ! واقعا حیرت انگیز بود

چشام و بستم و هویجوری رفتم سراغ یکی از قفسه ها . بالای قفسه نوشته شده بود "ادیان" . دقیقا وسط قفسه یک کتاب زرشکی رنگ نظر من و به خودش جلب کرد . درست می دیدم ، روش نوشته شده بود " کتاب مقدس " . تا حالا کتاب مسیحیا رو نخونده بودم خیلی برام جالب بود بدونم توش چه خبره . برش داشتم و یه نگاه به فهرستش انداختم . خیلی چیزی حالیم نشد ولی از متنش بدم نیومد . خیلی جالب و داستانی وار همه چیز و نوشته بود . ساده بود و قابل فهم . ولی می گم فهرستش خیلی گیجم کرد . از یکی از کارمندای کتابخونه درموردش سوال پرسیدم . بنده خدا خیلی سعی کرد برام خوب توضیح بده ولی من چیزی حالیم نمی شد و هر دفعه به سوالام اضافه می شد . مثلا می گفت : این کتاب دو قسمت داره . عهد عتیق یا قدیم و عهد جدید .
مسیحیا به عهد قدیم عمل نمی کنند . یهودیا عهد جدید و قبول ندارند . پنج تا کتاب اول عهد قدیم تورات .
منم هی با خودم می گفتم :
آخه اگه این کتاب برای مسیحیاست و به قول خودشون کتاب مقدسه پس چرا
به عهد قدیم عمل نمی کنند ؟
اصلا مگه تورات کتاب یهودیا نیست پس تو کتاب مقدس مسیحیا چیکار می کنه ؟
اینا هیچی ، اصلا مگه کتاب مسیحیا انجیل نیست پس چرا می گن کتاب مقدس ؟
.
.
و سوال پشت سوال برام پیش می اومد .
تا اینکه تصمیم گرفتم درباره کتاب مقدس تحقیق کنم . البته بعد از تحویل پایان نامه . یک سال پژوهش انجام دادم به نتایج خیلی جالبی رسیدم که خیلی حیفم اومد اونا رو به شما دوست جونام نگم . لااقل محض اطلاعات عمومی و کلاس گذاشتن پیش رفیقاتونم که شده بخونید .خیلی باحاله ، من که حسابی حال کردم ......


نوشته شده در سه شنبه 89/4/22ساعت 5:5 عصر توسط مریم نظرات ( ) |


Design By : Pichak