مثلث یک ضلعی
حسین می گوید من نهضت کردم برای امر به معروف برای اینکه دین را زنده کنم ، برای اینکه با مفاسد مبارزه کنم . نهضت من یک نهضت اصلاحی اسلامی است . ما آمدیم یک چیز دیگری گفتیم . دو تا تحریف بسیار عجیب و ماهرانه در اینجا کردیم (نمی دانم بگویم ماهرانه یا جاهلانه ) . یک جا گفتیم حسین بن علی قیام کرد که کشته بشود برای اینکه کفاره گناهان امت باشد ، کشته شد برای اینکه گناهان ما آمرزیده شود . حالا اگر بپرسند آخر این در کجاست ؟ خود حسین چنین چیزی گفت ؟ پیغمبر گفت ؟ امام گفت ؟ چنین حرفی را چه کسی گفت ؟ می گوییم ما به این حرفها چه کار داریم ؟ امام حسین کشته شد ،برای اینکه گناهان ما بخشیده شود . نمی دانیم که این فکر را ما از دنیای مسیحیت گرفته ایم . ملت مسلمان خیلی چیزها را ندانسته از دنیای مسیحیت بر ضد اسلام گرفت . یکی همین است . یکی از اصول معقدات مسیحی مسئله به صلیب رفتن مسیح است برای اینکه فادی باشد . الان "الفادی" لقب مسیح است . این از نظر مسیحیت جز متن مسیحیت است . می گویند عیسی به دار رفت و این به دار رفتن عیسی کفاره گناه امت باشد ، یعنی گناهان خودشان را به حساب عیسی می گذارند . فکر نکردیم این حرف مال دنیای مسیحت است و با روح اسلام سازگار نیست ، با سخن حسین سازگار نیست . به خدا قسم تهمت به اباعبدالله است . و الله اگر کسی در روز ماه رمضان روزه داشته باشد و این حرف را به حسین بن علی نسبت بدهد و بگوید شهادت حسین برای چنین کاری بود و از او نقل کند ، روزه اش باطل است . دروغ بر حسین است . اباعبدالله که برای مبازه با گناه کردن قیام، ماگفتیم قیام کرد که سنگری برای گنهکاران بشود . ما گفتیم حسین یک شرکت بیمه تاسیس کرد ، بیمه گناه . گفت شما را از نظر گناه بیمه کردم . در عوض چه می گیرم ؟ شما برای من اشک بریزید ، من در عوض گناهان شما را جبران می کنم ،
اما شما هر چه می خواهید باشید ، ابن زیاد باشید ، عمربن سعد باشید . ما می گوییم یک ابن زیاد در دنیا کم بود ، یک عمر سعد در دنیا کم بود ، یک سنان بن انس در دنیا کم بود ، یک خولی در دنیا کم بود ، امام حسین خواست خولی در دنیا زیاد شود ، عمر سعد در دنیا زیاد شود ، گفت ایهاالناس هر چه می توانید بد باشید که من بیمه شما هستم !
حماسه حسینی ، شهید مرتضی مطهری ص 103 ج اول
حالا ساکت باشین و به این داستان خوب گوش بدید .
در ابتدا خدا آسمان و زمین را آفرید .
زمین تهی و بایر بود و تاریکی بر روی لجه و روح خدا سطح آبها را فرو گرفت .
و خدا گفت روشنایی بشود و روشنایی شد .
و خدا روشنایی را دید که نکوست و خدا روشنایی را از تاریکی جدا ساخت .
و خدا روشنایی را روز نامید و تاریکی را شب و شام بود و صبح بود روزی اول (پیدایش 1 : 1- 5 )
بله ، این داستان خلقت بود توی کتاب مقدس . ولی چند تا نکته ی اساسی توی این آیه است که حتما باید بدونید.
اولین نکته اینکه آفرینش روز و شب قبل از آفرینش خورشید بوده ، شما خودتون بگید چه طور می شه که اول روز باشه بعد خورشید خلق بشه ، می شه بگید این نور از کجا بوده؟
دوم اینکه خدا خودش نمی دونسته که روشنایی و تاریکی کدومش خوبه ، اول میاد هر دو تاشون و خلق می کنه بعد می فهمه که روشنایی چیز خوبیه و روشنایی رو تاریکی رو از هم دیگه جدا می کنه . این ضعف خدا رو نمی رسونه که از خوب و بد چیزی خبر نداشته ؟ اصلا درسته که به خدا یه هم چین نسبتی داده بشه ؟!!!
سومین نکته ، اصلا چه طوری روشنایی و تاریکی با هم بودند که خدا اونا رو از هم دیگه جداشون کرده ؟
"کتاب مقدس" عنوان مجموعه ای از نوشته های کوچک وبزرگ
است وخیلی جالبه که مسیحیان همه و یهودیان بخشی از آن را "کتاب آسمانی"و الهی خود می دانند.عنوان معروف این مجموعه درزبان انگلیسی وبیشتر زبانهای اروپایی "بایبل" (bible)و یا کلمه های هم خانواده آن است که از کلمه یونانی biblia به معنای کتاب ها گرفته شده است.
توماس میشل ، کلام مسیحی ، ترجمه حسین توفیقی ، ص 23
در زبانهای فارسی و عربی ، عنوان "عهدین" نیز برای این کتاب به کار می رود.عنوان مزمور،به این اعتقادمسیحیان اشاره داردکه خدادوعهدو پیمان باانسان
بسته است:
یکی
"عهد قدیم" old testament که در آن خدا از انسان پیمان گرفته است که بر شریعت الهی گردن
نهد و آن را بینجامد.
بخش دوم
کتاب مقدس" عهد جدید"new testament است که تنها مسیحیان آن را قبول دارند و یهودیان آن را معتبر نمیدانند.
گفتیم که درعهدقدیم خداوند از انسان پیمان گرفته است که برشریعت الهی گردن نهد و آن را انجام
دهد . این عهد و پیمان که نماد آن ختنه کردن است ابتداباحضرت ابراهیم بسته شده وسپس درزمان حضرت موسی علیه السلام تجدیدوتحکیم گردیده وباظهورحضرت عیسی
علیه السلام دوران عهد و پیمان مزبور پایان یافته و خدا عهد دیگری با انسان بسته
است .
این عهدجدیدپیمان برسرمحبت خداوعیسی مسیح علیه السلام است.مسیحیان
متناظربا این تقسیم ، کتاب های مربوط به دوره اول راعهد قدیم وکتاب های مربوط به
دوره ی دوم راعهدجدیدمیخوانندوهردوقسمت رامقدس ومعتبرمیشمارند.بنابراین نام گذاری به عهدقدیم و جدیدمربوط به مسیحیان است.ام یهودیان معتقدندکه خداتنهایک پیمان باانسان بسته و آن همان پیمان "شریعت"است.براین اساس،آنان تنهابخش عهد قدیم راکه"عهد"می نامندقبول دارند.
ترم آخرم بود،با کلی زحمت و خستگی کشیدن هر جور که بود امتحانام و دادم .
حالا میمونه پایان نامه .
وای خدا ! حوصله پایان نامه رو دیگه نداشتم .
عجب نظمی ! واقعا حیرت انگیز بود
مسیحیا به عهد قدیم عمل نمی کنند . یهودیا عهد جدید و قبول ندارند . پنج تا کتاب اول عهد قدیم تورات .
منم هی با خودم می گفتم :
آخه اگه این کتاب برای مسیحیاست و به قول خودشون کتاب مقدسه پس چرا
به عهد قدیم عمل نمی کنند ؟
اصلا مگه تورات کتاب یهودیا نیست پس تو کتاب مقدس مسیحیا چیکار می کنه ؟
اینا هیچی ، اصلا مگه کتاب مسیحیا انجیل نیست پس چرا می گن کتاب مقدس ؟
.
.
و سوال پشت سوال برام پیش می اومد .
تا اینکه تصمیم گرفتم درباره کتاب مقدس تحقیق کنم . البته بعد از تحویل پایان نامه . یک سال پژوهش انجام دادم به نتایج خیلی جالبی رسیدم که خیلی حیفم اومد اونا رو به شما دوست جونام نگم . لااقل محض اطلاعات عمومی و کلاس گذاشتن پیش رفیقاتونم که شده بخونید .خیلی باحاله ، من که حسابی حال کردم ......
Design By : Pichak |