مثلث یک ضلعی
می گن یکی بوده که اسمش یهورام بوده . سی و دو ساله بوده که پادشاه بنی اسرائیل می شه و هشت سال حکومت می کنه و بعد هشت سال توی سن چهل سالگی کشته می شه و پشت سرش پسر کوچیکه که چهل و دو ساله بوده میاد پادشاه می شه .
باور کنید حالم خوبه . توی کتاب مقدس اینجوری نوشتن.
"یهورام در سن 32 سالگی پادشاه شد و 8 سال در اورشلیم سلطنت کرد " دوم تواریخ 21: 5
" اهالی اورشلیم ، اخزیا پسر کوچک یهورام رو به پادشاهی خود انتخاب کردند . زیرا مهاجمانی که همراه عرب ها به یهودا حمله کرده بودند ، پسران بزرگ او را کشته بودند. اخزیا 42 ساله بود که پادشاه شد. " دوم تواریخ 22: 1
حالا خوبه که پسر بزرگا که معلوم نیست چند تابودند ،کشته بودن و این کوچیکه دوسال از باباش بزرگتر بوده ؟!!!!
باور کنید حالم خوبه . توی کتاب مقدس اینجوری نوشتن.
"یهورام در سن 32 سالگی پادشاه شد و 8 سال در اورشلیم سلطنت کرد " دوم تواریخ 21: 5
" اهالی اورشلیم ، اخزیا پسر کوچک یهورام رو به پادشاهی خود انتخاب کردند . زیرا مهاجمانی که همراه عرب ها به یهودا حمله کرده بودند ، پسران بزرگ او را کشته بودند. اخزیا 42 ساله بود که پادشاه شد. " دوم تواریخ 22: 1
حالا خوبه که پسر بزرگا که معلوم نیست چند تابودند ،کشته بودن و این کوچیکه دوسال از باباش بزرگتر بوده ؟!!!!
نوشته شده در دوشنبه 89/7/19ساعت
6:38 عصر توسط مریم نظرات ( ) |
ادعا : مسیحیت دین محبت است،هر کس به مسیح ایمان بیاورد تمام گناهانش بخشوده می شود ، فقط کافیست محبت عیسی را به دل داشته باشی‍د .
دلیل : ؟!
ولی در انجیل اینطور می خوانیم که :
(گمان مبرید که آمده ام تا سلامتی بر زمین بگذارم بلکه شمشیر را . زیرا که آمده ام تا مرد را از پدر خود و دختر را از مادر خویش و عروس را از مادرشوهرش جدا سازم . )متی 10 : 34-35
نوشته شده در چهارشنبه 89/7/14ساعت
10:43 صبح توسط مریم نظرات ( ) |
به کتاب مقدس که سر می زنم و یه نگاه بهش می کنم ، این آیه رو پیدا می کنم :
"ما را تنها یک خداست ، یعنی پدر " قرنطیان 8 : 6 )
ولی جالبه که خودشون این اعتقاد رو دارند که :
ما را تنها یک خداست " پدر ، پسر و روح القدس "
نمی دونم چی بگم ؟!!!
اون وقت میان به ما می گن که ایمان بیار تا بفهمی . آخه این یکی رو چطور می خواهین توجیه کنید . این که دیگه تناقض توی تثلیث نیست که بخواهیم ایمان بیاریم و بفهمیم ، تناقض توی حرفای خودتونه ! یه جا می گید خدا یکیه ، جای دیگه می گید نه !
"ما را تنها یک خداست ، یعنی پدر " قرنطیان 8 : 6 )
ولی جالبه که خودشون این اعتقاد رو دارند که :
ما را تنها یک خداست " پدر ، پسر و روح القدس "
نمی دونم چی بگم ؟!!!
اون وقت میان به ما می گن که ایمان بیار تا بفهمی . آخه این یکی رو چطور می خواهین توجیه کنید . این که دیگه تناقض توی تثلیث نیست که بخواهیم ایمان بیاریم و بفهمیم ، تناقض توی حرفای خودتونه ! یه جا می گید خدا یکیه ، جای دیگه می گید نه !
نوشته شده در یکشنبه 89/7/4ساعت
6:50 عصر توسط مریم نظرات ( ) |
کی می خواد بدونه که زمین و آسمون چه طوری خلق شدند .
حالا ساکت باشین و به این داستان خوب گوش بدید .
در ابتدا خدا آسمان و زمین را آفرید .
زمین تهی و بایر بود و تاریکی بر روی لجه و روح خدا سطح آبها را فرو گرفت .
و خدا گفت روشنایی بشود و روشنایی شد .
و خدا روشنایی را دید که نکوست و خدا روشنایی را از تاریکی جدا ساخت .
و خدا روشنایی را روز نامید و تاریکی را شب و شام بود و صبح بود روزی اول (پیدایش 1 : 1- 5 )
بله ، این داستان خلقت بود توی کتاب مقدس . ولی چند تا نکته ی اساسی توی این آیه است که حتما باید بدونید.
اولین نکته اینکه آفرینش روز و شب قبل از آفرینش خورشید بوده ، شما خودتون بگید چه طور می شه که اول روز باشه بعد خورشید خلق بشه ، می شه بگید این نور از کجا بوده؟
دوم اینکه خدا خودش نمی دونسته که روشنایی و تاریکی کدومش خوبه ، اول میاد هر دو تاشون و خلق می کنه بعد می فهمه که روشنایی چیز خوبیه و روشنایی رو تاریکی رو از هم دیگه جدا می کنه . این ضعف خدا رو نمی رسونه که از خوب و بد چیزی خبر نداشته ؟ اصلا درسته که به خدا یه هم چین نسبتی داده بشه ؟!!!
سومین نکته ، اصلا چه طوری روشنایی و تاریکی با هم بودند که خدا اونا رو از هم دیگه جداشون کرده ؟
حالا ساکت باشین و به این داستان خوب گوش بدید .
در ابتدا خدا آسمان و زمین را آفرید .
زمین تهی و بایر بود و تاریکی بر روی لجه و روح خدا سطح آبها را فرو گرفت .
و خدا گفت روشنایی بشود و روشنایی شد .
و خدا روشنایی را دید که نکوست و خدا روشنایی را از تاریکی جدا ساخت .
و خدا روشنایی را روز نامید و تاریکی را شب و شام بود و صبح بود روزی اول (پیدایش 1 : 1- 5 )
بله ، این داستان خلقت بود توی کتاب مقدس . ولی چند تا نکته ی اساسی توی این آیه است که حتما باید بدونید.
اولین نکته اینکه آفرینش روز و شب قبل از آفرینش خورشید بوده ، شما خودتون بگید چه طور می شه که اول روز باشه بعد خورشید خلق بشه ، می شه بگید این نور از کجا بوده؟
دوم اینکه خدا خودش نمی دونسته که روشنایی و تاریکی کدومش خوبه ، اول میاد هر دو تاشون و خلق می کنه بعد می فهمه که روشنایی چیز خوبیه و روشنایی رو تاریکی رو از هم دیگه جدا می کنه . این ضعف خدا رو نمی رسونه که از خوب و بد چیزی خبر نداشته ؟ اصلا درسته که به خدا یه هم چین نسبتی داده بشه ؟!!!
سومین نکته ، اصلا چه طوری روشنایی و تاریکی با هم بودند که خدا اونا رو از هم دیگه جداشون کرده ؟
نوشته شده در دوشنبه 89/6/29ساعت
5:48 عصر توسط مریم نظرات ( ) |
بهم گفت که خیلی دو دل شده ؛ به خاطر اینکه یه سری آیه رو براش آوردن که مثلا حجت بشه واسه اثبات تثلیث . چون نتونسته بود جواب بده توش مونده بود .
منم گفتم : هیچ اشکالی نداره ، خوبه که به تو این حرفا رو زدن ، چون انقدر مطمئنم که دلت قرصه پات توی راهی که گذاشتی نمی لرزه . حالا می شه چند تا از اون آیه ها رو برام بخونی .
گفت مثلا تو کتاب مقدس آوردند که
بروید و همه امت ها رو شاگرد نمایید و به آنها به نام پدر پسر و روح القدس تعمید کنید .
یا
هر کاری را که انجام دادید با زبان یا راکان همه را به اسم پروردگار مسیح انجام دهید در حالیکه خدا و پدر با بخاطر آن شاکرید (کولسیان 3 : 7)
یا
فیض عیسی خداوند ومحبت خدا و شوکت روح القدس ، جمیع شما باد آمین (دوم قرنطیان 13 :14)
چون تو این آیات سه تا اسم کنار هم اومدن پس هر سه خدا حساب می شن .
بهش گفتم : جوابش که خیلی ساده است . این دلیل نمی شه که چون سه تا اسم پشت سر هم اومدن همشون یکی حساب بشن . مثل این می مونه که ما بگیم اسم فاطمه ، حسن ، علی زیبا هستن؛ حالا چون سه تا اسم پشت سر هم اومدند پس هر سه تاشون یکی هستند . یا مثلا گل رز، محمدی و مریم خوشبو اند . چون سه تا اسم پشت سر هم اومدن پس هر سه تا گل یکی هستند . تازه یه سری مطالب توی کتاب مقدس هست که این حرف من و ثابت می کنه . مثلا داریم که
" اما فرزندانت که بعد از این دو به دنیا آمدند به اسم برادرانشان هستند و در سهم خودشان نامیده شده اند"(سفر پیدایش 48 :6)
اگه خوب نگاه کنی می بینی که اسم مفرد اومده در حالیکه به دو نفر نسبت دادن . حالا خودت بگو این دو تا برادر یک نفر هستند یا نه ؟ !!!
منم گفتم : هیچ اشکالی نداره ، خوبه که به تو این حرفا رو زدن ، چون انقدر مطمئنم که دلت قرصه پات توی راهی که گذاشتی نمی لرزه . حالا می شه چند تا از اون آیه ها رو برام بخونی .
گفت مثلا تو کتاب مقدس آوردند که
بروید و همه امت ها رو شاگرد نمایید و به آنها به نام پدر پسر و روح القدس تعمید کنید .
یا
هر کاری را که انجام دادید با زبان یا راکان همه را به اسم پروردگار مسیح انجام دهید در حالیکه خدا و پدر با بخاطر آن شاکرید (کولسیان 3 : 7)
یا
فیض عیسی خداوند ومحبت خدا و شوکت روح القدس ، جمیع شما باد آمین (دوم قرنطیان 13 :14)
چون تو این آیات سه تا اسم کنار هم اومدن پس هر سه خدا حساب می شن .
بهش گفتم : جوابش که خیلی ساده است . این دلیل نمی شه که چون سه تا اسم پشت سر هم اومدن همشون یکی حساب بشن . مثل این می مونه که ما بگیم اسم فاطمه ، حسن ، علی زیبا هستن؛ حالا چون سه تا اسم پشت سر هم اومدند پس هر سه تاشون یکی هستند . یا مثلا گل رز، محمدی و مریم خوشبو اند . چون سه تا اسم پشت سر هم اومدن پس هر سه تا گل یکی هستند . تازه یه سری مطالب توی کتاب مقدس هست که این حرف من و ثابت می کنه . مثلا داریم که
" اما فرزندانت که بعد از این دو به دنیا آمدند به اسم برادرانشان هستند و در سهم خودشان نامیده شده اند"(سفر پیدایش 48 :6)
اگه خوب نگاه کنی می بینی که اسم مفرد اومده در حالیکه به دو نفر نسبت دادن . حالا خودت بگو این دو تا برادر یک نفر هستند یا نه ؟ !!!
نوشته شده در چهارشنبه 89/6/24ساعت
9:33 صبح توسط مریم نظرات ( ) |
سه تا سیب دارم ، می ذارمشون کنار هم
زرد+سبز+قرمز= یه سیب خیلی بزرگ
نه نه خیلی تابلوئه بذارید یه جور دیگه حساب کنم .
سه تا سیب قرمز دارم ، این طوری بهتره . بذارید با نخ محکم محکم ببندمشون .
اه ، بسته نمی شن . شاید چون خیلی گرد و تپل اند .
اصلا بذار یه جور دیگه امتحان کنم
سه تا کبریت دارم و باهاشون یه مثلث درست می کنم ، اینطوری بهتره ،
ای بابا ! بازم نمی شه که !
آخه هر کبریتی واسه خودش یه حساب جدا داره اگه هر کدومشون یه مثلث بودن و با هم جمع می شدن درست می شد؟
اومممممممممممم!
یاااااااااااااافتم یااااااااااااااااااافتم
آب ؟
هم آبه ، هم بخار می شه ، هم ابر می شه .
خیلی باحال بود نه ؟
بذار دوباره فکر کنم
اومممممممممممم!
ای خداااااااااااااااااااا !
بازم نمی شه که ! آخه تو این یکی ام بازم همون آبه که سه تا می شه . سه تا آب که جدا از هم نیستند !!!!
نمی شه نمی شه نمی شه .
مثل این می مونه که بگی مریم (نویسنده وبلاگ) هم درخته ، هم آدمه ، هم اسب . اگه می گفتین هم آدمه ، هم بشره ، هم انسان اون وقت شااااااااااااااااااید یه چیزی از توش در میومد ...
.
.
.
آخه اینم حرفه که مسیحیا می زنن خدا مسیح نیست ؛ مسیح روح القدس نیست ؛ روح القدس هم خدا نیست ؛ ولی همشون یکی اند و خدا .
بابا من که دارم همه جوره حساب می کنم ؟ خدا اول خدا بوده بعد میاد پایین مسیح میشه بعد قربونی میشه و میشه روح القدس . اگه این طوری باشه بازم یک نفره مثل اون بخار آبه . ولی اگه بخوان مثل اون سیبه و چوب کبریته و ... بگن بازم نمی شه !!!
تو رو خدا یکی من و قانع کنه .
ثواب می کنید ها .
زرد+سبز+قرمز= یه سیب خیلی بزرگ
نه نه خیلی تابلوئه بذارید یه جور دیگه حساب کنم .
سه تا سیب قرمز دارم ، این طوری بهتره . بذارید با نخ محکم محکم ببندمشون .
اه ، بسته نمی شن . شاید چون خیلی گرد و تپل اند .
اصلا بذار یه جور دیگه امتحان کنم
سه تا کبریت دارم و باهاشون یه مثلث درست می کنم ، اینطوری بهتره ،
ای بابا ! بازم نمی شه که !
آخه هر کبریتی واسه خودش یه حساب جدا داره اگه هر کدومشون یه مثلث بودن و با هم جمع می شدن درست می شد؟
اومممممممممممم!
یاااااااااااااافتم یااااااااااااااااااافتم
آب ؟
هم آبه ، هم بخار می شه ، هم ابر می شه .
خیلی باحال بود نه ؟
بذار دوباره فکر کنم
اومممممممممممم!
ای خداااااااااااااااااااا !
بازم نمی شه که ! آخه تو این یکی ام بازم همون آبه که سه تا می شه . سه تا آب که جدا از هم نیستند !!!!
نمی شه نمی شه نمی شه .
مثل این می مونه که بگی مریم (نویسنده وبلاگ) هم درخته ، هم آدمه ، هم اسب . اگه می گفتین هم آدمه ، هم بشره ، هم انسان اون وقت شااااااااااااااااااید یه چیزی از توش در میومد ...
.
.
.
آخه اینم حرفه که مسیحیا می زنن خدا مسیح نیست ؛ مسیح روح القدس نیست ؛ روح القدس هم خدا نیست ؛ ولی همشون یکی اند و خدا .
بابا من که دارم همه جوره حساب می کنم ؟ خدا اول خدا بوده بعد میاد پایین مسیح میشه بعد قربونی میشه و میشه روح القدس . اگه این طوری باشه بازم یک نفره مثل اون بخار آبه . ولی اگه بخوان مثل اون سیبه و چوب کبریته و ... بگن بازم نمی شه !!!
تو رو خدا یکی من و قانع کنه .
ثواب می کنید ها .
نوشته شده در چهارشنبه 89/6/17ساعت
11:56 صبح توسط مریم نظرات ( ) |
گفته شد که فدا یکی از اصول دین مسیحیت به شمار می آید که طبق آن مسیحیان معتقدند که خداوند به صورت انسانی به روی زمین آمد تا قربانی گناه اولیه آدم و حوا که نسل به نسل به انسان ها به منتقل شده ، بشود . این جاست که چند سوال اساسی پیش میاد :
- اگه آدم و حوا خطاکارند چرا بقیه انسان ها باید مجازاتش رو تحمل کنند ؟ جالب اینجاست که خود کتاب مقدس هم آیه ای برای تایید این حرف داره :
"هرگز پدران به عملکرد فرزندان کشته نمی شوند ، و فرزندان به عملکرد پدران به قتل نمی رسند ، بلکه هر کسی به گناه خود کشته می شود . " سفر تثنیه 16:24
- اصلا مسیحیان برای آدم و حوا گناه ثابت می کنند ، این گناه هم که نسل نسل به بقیه بشر منتقل شده . پس چطور ادعا می کنند که پیامبران قبل از مسیح معصوم اند ؟
- فرض کنیم که خدا آمد و فدای گناهان بشر هم شد . به نظر شما این کار تضمین می کنه که بنی بشر تا آخر پاک و صاف باقی بمونند ، یا اینکه هر کاری که دلشون می خواد بکنند چونکه عیسی مسیح فدای گناهاشون شده ؟
- نکته ای که وجود داره اینه که حضرت عیسی فدای گناه آدم و حوا شده . یکی نیست بگه اصلا این چه ربطی به بقیه گناها داره ؟
اصلا چه ربطی به شریعت و احکام داره که احکام رو از دینشون برداشتند ؟
.
.
.
و خیلی سوالای دیگه ای که هر کسی به سادگی با دونستن این مطالب به ذهنش می رسه !!!!
- اگه آدم و حوا خطاکارند چرا بقیه انسان ها باید مجازاتش رو تحمل کنند ؟ جالب اینجاست که خود کتاب مقدس هم آیه ای برای تایید این حرف داره :
"هرگز پدران به عملکرد فرزندان کشته نمی شوند ، و فرزندان به عملکرد پدران به قتل نمی رسند ، بلکه هر کسی به گناه خود کشته می شود . " سفر تثنیه 16:24
- اصلا مسیحیان برای آدم و حوا گناه ثابت می کنند ، این گناه هم که نسل نسل به بقیه بشر منتقل شده . پس چطور ادعا می کنند که پیامبران قبل از مسیح معصوم اند ؟
- فرض کنیم که خدا آمد و فدای گناهان بشر هم شد . به نظر شما این کار تضمین می کنه که بنی بشر تا آخر پاک و صاف باقی بمونند ، یا اینکه هر کاری که دلشون می خواد بکنند چونکه عیسی مسیح فدای گناهاشون شده ؟
- نکته ای که وجود داره اینه که حضرت عیسی فدای گناه آدم و حوا شده . یکی نیست بگه اصلا این چه ربطی به بقیه گناها داره ؟
اصلا چه ربطی به شریعت و احکام داره که احکام رو از دینشون برداشتند ؟
.
.
.
و خیلی سوالای دیگه ای که هر کسی به سادگی با دونستن این مطالب به ذهنش می رسه !!!!
نوشته شده در جمعه 89/6/12ساعت
2:12 عصر توسط مریم نظرات ( ) |
از جمله اساسی ترین عقاید مسیحیان مسئله ی فدا می باشد . فدا یعنی نجات بشریت بوسیله مرگ عیسی مسیح علیه السلام .
توضیح اینکه مسیحیان اعتقاد دارند که فطرت انسان از اول پاک آفریده شده بود ، ولی به خاطر گناه آدم و حوا (خوردن میوه ی ممنوعه و رانده شدن از بهشت) این گناه به صورت نسل به نسل به انسان ها منتقل شده و از آنجایی که در اعتقاد آنها برای هر گناهی باید فدیه ای داده شود تا بخشیده شود و فدیه ای که در خور بخشش این گناه باشد وجود نداشت ، این گناه هم چنان در وجود انسان ها باقی ماند
طبیعی است که سه راه در مقابل این قضیه وجود دارد :
یا خداوند همه ی بشرا جزا دهد .
یا همه را ببخشد که در این دو حالت می توانیم گناه کنیم چون در هر صورت تکلیف معلوم است .
یا تنها کسانیکه توبه کنند بخشیده می شوند . که این به نظر این مورد عاقلانه تر می رسد و عین عدالت است .
ولی مسیحیت معتقد به صلب و فدا می باشد . یعنی انسان برای اینکه خدا را به خاطر این گناه از خود راضی و خشنود کند نیاز به قربانی دارد که البته این قربانی شرایطی خاص دارد ؛ در واقع باید انسانی پاک و بدون گناه باشد ولی از آنجایی که بواسطه ی ارثی بودن گناه تمام بشر گناهکار به حساب می آیند خداوند نقشه ای می کشد که فرزند خود را به صورت انسانی از شکم مریم بدنیا آورد تا مثل بشر زندگی کرده و به دار آویخته شود و هر کس که به او ایمان بیاور آمرزیده می شود .
الحق که این اندیشه کودکانه به شمار می آید و مایه شرمندگی عقل آدم است که گروهی آن را باور کرده اند و از آن دفاع می کنند .
منابع
هذه عقائدنا
مسیحیت و پاسخ به شبهات / علی اصغر رضوانی
توضیح اینکه مسیحیان اعتقاد دارند که فطرت انسان از اول پاک آفریده شده بود ، ولی به خاطر گناه آدم و حوا (خوردن میوه ی ممنوعه و رانده شدن از بهشت) این گناه به صورت نسل به نسل به انسان ها منتقل شده و از آنجایی که در اعتقاد آنها برای هر گناهی باید فدیه ای داده شود تا بخشیده شود و فدیه ای که در خور بخشش این گناه باشد وجود نداشت ، این گناه هم چنان در وجود انسان ها باقی ماند
طبیعی است که سه راه در مقابل این قضیه وجود دارد :
یا خداوند همه ی بشرا جزا دهد .
یا همه را ببخشد که در این دو حالت می توانیم گناه کنیم چون در هر صورت تکلیف معلوم است .
یا تنها کسانیکه توبه کنند بخشیده می شوند . که این به نظر این مورد عاقلانه تر می رسد و عین عدالت است .
ولی مسیحیت معتقد به صلب و فدا می باشد . یعنی انسان برای اینکه خدا را به خاطر این گناه از خود راضی و خشنود کند نیاز به قربانی دارد که البته این قربانی شرایطی خاص دارد ؛ در واقع باید انسانی پاک و بدون گناه باشد ولی از آنجایی که بواسطه ی ارثی بودن گناه تمام بشر گناهکار به حساب می آیند خداوند نقشه ای می کشد که فرزند خود را به صورت انسانی از شکم مریم بدنیا آورد تا مثل بشر زندگی کرده و به دار آویخته شود و هر کس که به او ایمان بیاور آمرزیده می شود .
الحق که این اندیشه کودکانه به شمار می آید و مایه شرمندگی عقل آدم است که گروهی آن را باور کرده اند و از آن دفاع می کنند .
منابع
هذه عقائدنا
مسیحیت و پاسخ به شبهات / علی اصغر رضوانی
نوشته شده در شنبه 89/6/6ساعت
1:13 عصر توسط مریم نظرات ( ) |
لطفا این حدیث رو مطالعه بفرمایید :
بخاری از ابوهریره نقل می کند :" هنگامی که حبشیان در مسجد نزد رسول خدا به بازی و لهو لعب مشغول بودند ، عمر داخل شد و مشتی سنگریزه به دست گرفت و به سویشان انداخت ولی رسول خدا فرمودند : ای عمر رهایشان کن " صحیح بخاری ج2ص 120
چیزی که مسلمه اینه که هیچ آدم مسلمونی حاضر نمی شه که یه همچین نسبتی رو به پیامبر و قبول کنه که ایشون قبول کرده باشند یک عده ای توی مسجد به بازی و لهو لعب بپردازند . بعلاوه اینک روای حدیث هم ابوهریره بوده که تو جعل حدیث مشهور بوده.
حالا این مطالب رو مطالعه بفرمایید :
" دور شو ای شیطان زیرا که باعث لغزش من می باشی ، زیرا نه امور الهی بلکه امور انسانی را تفکر می کنی " متی 16 : 23
اینها سخنانی است که عیسی به پطرس که مثلا قرار است جانشین او بعد از عروجش بشود می گوید .
یا به این مطلب توجه کنید:
" هر آینه می گویم که در همین شب (فردایش عیسی مسیح به دار آویخته میشود ) قبل از بانگ خروس سه مرتبه مرا انکار خواهی کرد " متی 26 :34
این ها هم پاره ای از سخنانی است که عیسی مسیح در جواب پطرس که ادعا میکرد او را هرگز تنها نخواهد گذاشت می دهد .
یا در جایی عیسی مسیح یوحنا و برارش زبدی را در حالی که در کنار پدرشان در کشتی مشغول به کار بودند به آیین خود دعوت می کند و آن دو برادر بدون اینکه به پدر خود توجهی بکنند کشتی را ترک می کنند و به دنبال سر عیسی مسیح به راه می افتند . متی 4 : 23
.
.
.
حالا شما خودتون نگاه کنید ؛ تو جایی که خود کتاب مقدس این چنین نسبت هایی رو به حواریون نسبت می دهد . چطور انتظار می ره که کتاب هایی رو که بعضی از حواریون از جمله پطرس ، یوحنا ، لوقا و... نوشتند قبول کنیم .
بخاری از ابوهریره نقل می کند :" هنگامی که حبشیان در مسجد نزد رسول خدا به بازی و لهو لعب مشغول بودند ، عمر داخل شد و مشتی سنگریزه به دست گرفت و به سویشان انداخت ولی رسول خدا فرمودند : ای عمر رهایشان کن " صحیح بخاری ج2ص 120
چیزی که مسلمه اینه که هیچ آدم مسلمونی حاضر نمی شه که یه همچین نسبتی رو به پیامبر و قبول کنه که ایشون قبول کرده باشند یک عده ای توی مسجد به بازی و لهو لعب بپردازند . بعلاوه اینک روای حدیث هم ابوهریره بوده که تو جعل حدیث مشهور بوده.
حالا این مطالب رو مطالعه بفرمایید :
" دور شو ای شیطان زیرا که باعث لغزش من می باشی ، زیرا نه امور الهی بلکه امور انسانی را تفکر می کنی " متی 16 : 23
اینها سخنانی است که عیسی به پطرس که مثلا قرار است جانشین او بعد از عروجش بشود می گوید .
یا به این مطلب توجه کنید:
" هر آینه می گویم که در همین شب (فردایش عیسی مسیح به دار آویخته میشود ) قبل از بانگ خروس سه مرتبه مرا انکار خواهی کرد " متی 26 :34
این ها هم پاره ای از سخنانی است که عیسی مسیح در جواب پطرس که ادعا میکرد او را هرگز تنها نخواهد گذاشت می دهد .
یا در جایی عیسی مسیح یوحنا و برارش زبدی را در حالی که در کنار پدرشان در کشتی مشغول به کار بودند به آیین خود دعوت می کند و آن دو برادر بدون اینکه به پدر خود توجهی بکنند کشتی را ترک می کنند و به دنبال سر عیسی مسیح به راه می افتند . متی 4 : 23
.
.
.
حالا شما خودتون نگاه کنید ؛ تو جایی که خود کتاب مقدس این چنین نسبت هایی رو به حواریون نسبت می دهد . چطور انتظار می ره که کتاب هایی رو که بعضی از حواریون از جمله پطرس ، یوحنا ، لوقا و... نوشتند قبول کنیم .
نوشته شده در سه شنبه 89/6/2ساعت
12:3 عصر توسط مریم نظرات ( ) |
| Design By : Pichak |
